English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (8124 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
irreconcilable U غیر قابل تطبیق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sliding scale U جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding scales U جدول قابل تطبیق با در امدافراد
adjustable U قابل تطبیق
adaptive U قابل تطبیق توافقی
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
Other Matches
accommodating U تطبیق
comparisons U تطبیق
adjustment U تطبیق
comparison U تطبیق
match U تطبیق
conformation U تطبیق
collations U تطبیق
matching U تطبیق
matches U تطبیق
confirmation U تطبیق
adaptation U تطبیق
adaptations U تطبیق
harmony U تطبیق
check U تطبیق
checks U تطبیق
checked U تطبیق
adjustments U تطبیق
collation U تطبیق
harmonies U تطبیق
coincidence U تطبیق برخورد
conform U تطبیق کردن
adjust U تطبیق دادن
check U تطبیق کردن
coordinator U تطبیق کننده
adjusting U تطبیق دادن
coincidences U تطبیق برخورد
adjusts U تطبیق دادن
certificate of compliance U گواهی تطبیق
adapter U تطبیق دهنده
adaption U تطبیق اقتباس
checked U تطبیق کردن
matches U تطبیق تطابق
conformed U تطبیق کردن
identification U تطبیق تمیز
template matching U تطبیق الگوها
inapplicable U تطبیق نکردنی
conforming U تطبیق کردن
matched U تطبیق یافته
maladjustment U عدم تطبیق
conforms U تطبیق کردن
accommodations U تطبیق موافقت
match U تطبیق تطابق
reconcilement U التیام تطبیق
stock adjustment U تطبیق موجودی
adjusability U قابلیت تطبیق
checks U تطبیق کردن
dark adaptation U تطبیق با تاریکی
adapter U تطبیق کننده
maladjustments U عدم تطبیق
accommodated U تطبیق نمودن
adapted U تطبیق شده
accommodate U تطبیق نمودن
fire coordination U تطبیق اتش
comparisons U تطبیق سنجش
concordance U تطبیق نامه
concordances U تطبیق نامه
verification U وارسی تطبیق
fire support coordination U تطبیق اتش
accommodated U تطبیق دادن
accommodates U تطبیق نمودن
alignment U تطبیق دادن
alignments U تطبیق دادن
reconciling U تطبیق کردن
completeness check U تطبیق کامل
reconciles U تطبیق کردن
adjustments U تنظیم تطبیق
reconcile U تطبیق کردن
accommodates U تطبیق دادن
gibes U تطبیق کردن
accommodate U تطبیق دادن
jibe U تطبیق کردن
collation U تطبیق دستخط ها
accommodation U تطبیق موافقت
versatility U تطبیق پذیری
collations U تطبیق دستخط ها
compare with U تطبیق کردن
accomodate U تطبیق کردن
comparison U تطبیق سنجش
adaptations U تطبیق اقتباس
adaptation U تطبیق اقتباس
jibes U تطبیق کردن
jibing U تطبیق کردن
jibed U تطبیق کردن
acoustic coupler U تطبیق دهنده صوتی
adaptors U تطبیق دهنده ماسوره
idealization U تطبیق یا تطابق با تصور
application of low to instances U تطبیق قانون با موارد
inapplicability U عدم تناسب یا تطبیق
adapter arbor U میله تطبیق دهنده
channel adapter U تطبیق دهنده کانال
inapplicably U بطوریکه تطبیق ننماید
adapter flange U فلانژ تطبیق دهنده
adapter bearing U یاطاقان تطبیق دهنده
adaptor U تطبیق دهنده ماسوره
adapters U تطبیق دهنده ماسوره
fire support coordinator U تطبیق دهنده اتشها
adapter booster U غلاف تطبیق دهنده
adapter boards U برد تطبیق دهنده
impedance comparator U تطبیق دهنده امپدانس
adapter sleeve U پوسته تطبیق دهنده
inventory reconciliation U تطبیق اسناد موجودی
adapter toolholder U ابزارگیر تطبیق دهنده
adaptation kit U جعبه ابزار تطبیق
reconcilability U التیام پذیری قابلیت تطبیق
adaptation kit U جعبه وسایل تطبیق دهنده
versatile U چندسو گرد تطبیق پذیر
tally U تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tallying U تطبیق کردن مطابق بودن
orienting U روانه کردن تطبیق دادن
tallies U تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tallying U تطبیق کردن حساب نگهداشتن
orients U روانه کردن تطبیق دادن
tally U تطبیق کردن مطابق بودن
tallies U تطبیق کردن مطابق بودن
tallied U تطبیق کردن حساب نگهداشتن
orient U روانه کردن تطبیق دادن
tallied U تطبیق کردن مطابق بودن
accomodation U تطبیق طرز زندگی با محیط همراهی
tick U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticked U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
harmonist U موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
ticks U نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
to align oneself with somebody U خود را با کسی میزان [تطبیق] کردن
coordination U تشریک مساعی تطبیق دادن هم اهنگ کردن
time chart U جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
agriology U مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
homing adaptor U تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
achievable U قابل وصول قابل تفریق
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
sensible U قابل درک قابل رویت
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
self reacting U بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
fire coordination U هماهنگ کردن اتش تطبیق کردن اتشها
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
align U تنظیم کردن تطبیق کردن
aligns U تنظیم کردن تطبیق کردن
aligned U تنظیم کردن تطبیق کردن
aligning U تنظیم کردن تطبیق کردن
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
fire support coordination U هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable U قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
sensible U قابل حس
solvable U قابل حل
qualified U قابل
acceptor U قابل
soluble U قابل حل
good U قابل
able U قابل
abler U قابل
capable U قابل
incapable U نا قابل
dissoluble U قابل حل
thorough paced U قابل
apt U قابل
ablest U قابل
extensile U قابل کشش
inventible U قابل جعل
minable U قابل استخراج
merchantable U قابل معامله
trustworthy U قابل اعتماد
leviable U قابل تحمیل
investigable U قابل رسیدگی
kenspeckle U قابل شناسایی
justiciable U قابل دادرسی
mobilizable U قابل تجهیز
mistakable U قابل اشتباه
selective U قابل انتخاب
selectively U قابل انتخاب
mibeable U قابل استخراج
Recent search history Forum search
1frangible
1due amount
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2single gas
1he booted them off to the isle of the lost
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
2Rowdy
1For drop-off and assistance with annul rent serviews
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com